چگونه متفاوت و خاص زندگی کنیم ؟ (+راهبردهای اساسی)
به گزارش راه پایدار-
متفاوت فکر کردن مستلزم آموزش ذهن به سمت رویکردی تأثیرپذیرتر، منعطف تر و خلاقانه تر است. در حقیقت تفکر با چنین ذهنیتی به شما امکان می دهد تا تغییرات و چالش های روزمره را بهتر برتابید و هر کدام را تبدیل به فرصتی برای ارتقای موقعیت خود سازید. البته مثل هر چیز مهم دیگری، رسیدن به چنین رویکردی تعهد و ارده ای آهنین می طلبد.
سواد زندگی؛ توسعه توانمندیهای فردی؛ مریم طرزی – متفاوت که فکر کنید، متفاوت هم زندگی خواهید کرد. اغلب مردم دورتا دور خودشان سنگری از افکار متصلب و پولادین می کشند و همچون سربازانی سرسخت و انعطاف ناپذیر در این سنگر پناه می گیرند. در نتیجه، بدون اینکه اصلا متوجه باشند، در مواجه با چالش های زندگی از یافتن راه حلی مناسب برای مشکلات، پیداکردن چاره ای برای ناامیدی ها و نیز ایده و دیدگاهی برای رفع موانع عاجز می مانند.
بله متفاوت فکر کردن آسان نیست، اما می تواند مرز بین رنج بردن و رهایی از رنج باشد.
واقعا چه چیز سبب می شود که ما از درست و به جا فکر کردن، سریع و صحیح تصمیم گرفتن و جسور بودن در تفکری متفاوت باز بمانیم. یکی از مطرح ترین چهره های روانشناسی ، آبراهام لوچینز، به بررسی و پژوهش در این مورد پرداخته است.
دکتر لوچینز در سال ۱۹۴۲ آزمایشی را منتشر کرد با نام ” مشکل کوزه آب” که در آن بسیار مستدل و روشن اثبات می کند که بسیاری از مشکلات اساسی ما آدم ها به دلیل تصلب ساختارهای ذهنی، تعصب و ترس مان است.
انسان ها از نوآوری می ترسند. وقتی صحبت از تغییر رفتار و آوردن روال های تازه به زندگی روزمره می شود، بلافاصله احساس ناامنی می کنند. اما نفع آنها در این است که رویکردهای فکری خود را ارزیابی کنند و در الگوهای فکری قدیم به ارث رسیده از گذشته تجدید نظر کنند. در همین راستا لازم است که آن سیستم های دفاعی را که اجازه چنین عملی را نمی دهد، و خود نیز از آن آگاه نیستند، شناسایی کنند.
بنا به گفته لوچینز استراتژی بهبود چنین روندی در تلاش برای فکر کردنی قابل انعطاف نهفته است. برای سازگار شدن با محیط پیرامون مان که مدام در حال تغییر است، چاره ای نداریم جز منعطف بودن در فکر کردن و اندیشیدنی عاری از هر گونه تعصب.
متفاوت فکر کردن برای متفاوت زندگی کردن؛ اما چگونه این کار را انجام دهیم؟
بسیاری از مردم در درک چیزهای اطراف شان و تصوری که از آن دارند مثل همند. مثلا می فهمند که طوفان دارد نزدیک می شود، بوی خاک باران خورده را تشخیص می دهند، صدای باران بر شیشه پنجره را می شناسند، و درک و دریافت هایی از این دست.
حال به رغم اینکه همه ما این محرک ها را می شناسیم و درک می کنیم، اما هرکدام مان تفسیر شخصی و واکنش شخصی خودمان را از آن داریم. شخصیت ما، تحصیلات، محیطی که در آن قرار گرفته ایم، خلق و خوی مان، علاقمندی ها و ترجیحات مان همگی بر تفسیرما از این موارد اثر می گذارند.
مثلا ممکن است با درک اینکه طوفان دارد نزدیک می شود، یکی مضطرب شود و فرار کند، یکی دیگر از دیدن آن لذت ببرد، و عکاسی کند. هر فردی بنا بر ویژگی های شخصی که دارد، واقعیت را یک طور درک و فیلتر می کند.
مسئله اصلی این جاست که گاهی شیوه خاص پردازش آنچه که ما را احاطه کرده است ، و آنچه اتفاق می افتد از طریق ورود به لایه های یک ذهن بی دفاع و بسته صورت می گیرد. انگار که فرایند پردازش، از طریق تونل بتونی یک ذهن بسته صورت می گیرد که راه به تاریکی می برد.
پس چه کنیم تا این شیوه پردازش را تغییر دهیم وقتی افکار به طور خودکار وارد این تونل های ذهنی می شوند و با احساساتی از همین دست مواجه می شوند؟ با ما همراه باشید.
ذهن منعطف و تأثیرپذیر
دکتر لوچینز در دهه ی ۱۹۴۰ نیاز مبرم به ایجاد و توسعه یک رویکرد ذهنی با عنوان رویکرد ذهن اعطاف پذیر را برای متفاوت فکر کردن پیش بینی کرده بود. افرادی با این رویکرد ذهنی می توانند در یک محیط سرشار از تغییر و محرک دوام بیاورند و موفق زندگی کنند.
به علاوه در همان زمان یک ریاضیدان و فیزیکدان مشهور با نام دکتر لئوناردو ملودینو این مفهوم را وارد حوزه روان شناسی کرده بود که بسیار مورد علاقه لوچینز قرار گرفت.
دکتر ملودینو که در چندین پروژه مهم علمی با استیون هاوکینگ همکاری نزدیکی داشته است و هنوز هم از اشاعه دهندگان تاثیرگذار علمی است، معتقد است یک ذهن منعطف و تاثیرپذیر متفاوت فکر کردن را آموخته است. بهتر فکر می کند و بهتر زندگی می کند. بهتر فکر کردن به ارتقای کیفیت سطح زندگی در جامعه و نیز به تسری شادی در جامعه کمک می کند.
این ایده بر ارکان زیر استوار است:
. پدیده ها و چیزهای اطراف تان را بدیهی ندانید. ایده های راحت و دردسترس بی حس کننده اند . با یک دید انتقادی به اطراف تان نگاه کنید. دنبال پاسخ های ساده نباشید.
. وقت آن رسیده است که کاری را شروع کنید که کمی سخت است و هر کسی از پسش برنمی آید: زود اعتماد نکنید، ابهام را تحمل کنید؛ تضادها را تشخیص بدهید.
. از آن ذهنیت مرسوم و معمول همیشگی فراتر روید.
. در نهایت هم به منطق و هم به افکار جانبی آن اعتماد کنید ، همین روند شما را به نوآوری دعوت می کند.
ذهنیت منعطف از تغییر نمی ترسد. عدم ثبات و اطمینان را می پذیرد. از تغییرات استقبال می کند و می داند زندگی در حال تغییر مداوم است. فقط خودش را با تغییرات وفق نمی دهد، بلکه از آن ها استفاده می کند.
متفاوت فکر کردن شما را وامی دارد تا افکار پوچ و بی فایده را بشناسید و با چشمانی باز به اطراف تان نگاه کنید.
اگر انعطاف پذیر باشید. راحت تر چالش های زندگی را تاب می آورید و از موانع عبور می کنید.
همه ما دوست داریم که متفاوت فکر کنیم و ذهن منعطفی داشته باشیم تا با جسارت به استقبال آینده و اتفاقات پیش رو برویم. در این شکی نیست. اما یک نکته مهم دیگری وجود دارد که توجه به آن اساسی است:
افکار مزاحم، بی فایده ، مضر و سمی
افکاری که بی وقفه در ذهن ما می چرخند. افکار بازدارنده ای که غافل که بشویم ما را اسیسر می کنند. همان افکاری که به تو می گویند: ” تو از پس این کار برنمی آیی.” ” بشین سرجات، اوضاع را از این که هست بدتر نکن.” ” ارزش ریسک کردن ندارد، در نقطه امن خودت باقی بمان”.
این گفت و گوی ذهنی و درونی را قطع کنید. نوبتی هم که باشد نوبت پاکسازی ذهن از افکار بازدارنده ای است که همواره بر ترس ما دامن می زنند. برای متفاوت فکر کردن باید که مکالمه ذهنی تان را متوقف کنید.
تنها با قطع مکالمه ذهنی است که به ذهن منعطف مجال عرض اندام و رشد می دهید.
متفاوت که فکر کنید، فرصت های ارزشمندی پیش روی شما قرار می گیرند. عجله نکنید باید به ذهن و مغزتان زمان بدهید. باید که تصمیم بگیرید و به تصمیم تان متعهد باشید.
کانال تلگرامی سواد زندگی: savadzendegi@
منبع : سواد زندگی