رویکردی به عدالتخواهی و حقمداریِ متقابل مردم و حاکمیت
(شرحی کوتاه بر خطبه ۲۱۶ نهجالبلاغه)
بخش بیست و سوم؛
اندرز و نصیحت مردم و یا نخبگان به والیان و حاکمان جامعه از چنان اهمیتی برخوردار است که کسی چون امیر مومنان (ع) نیز خود را از نصیحت و همکاری و تعاونِ مردم بینیاز نمیبیند.
بسیاری از نظامهای سیاسی دنیای مدرن نیز این نصیحت و تذکر که امروزه در شکل نقد و پیشنهاد، و در قالب مقاله، مصاحبه، سخنرانی و… مطرح میشود، را به تجربه پذیرفته و سازوکار لازم را برای دریافت بهترین “ایدهها” ایجاد میکند.
امیر مومنان در خطبه صفین؛ به خود، و البته همه حاکمان دینی (حال و آینده خویش) یادآوری میکند که هر چه حاکمی، تمام همّ و غمِّ ظاهری و باطنی خود را رضایت خدا دانسته، و خود را صرفا پاسخگوی خداوند بداند، باز هم حاجت به نصحیت شدن و مساعدت دارد.
حضرت در این ارتباط فرمود:
هیچ کس، هر چند قدر او در حق بزرگتر، و ارزش او در دین بیشتر باشد، بی نیاز از نصیحت و اندرز نیست؛ چرا که نصیحت کردن و همکاری و تعاون برای برپایی حق و عدالت (در جامعه) از واجب ترین حقوق الهی است؛ (که بر عهده حاکمیت و مردم است)
“فَلَیْسَ أَحَدٌ وَ إِنِ اشْتَدَّ عَلَی رِضَا اللَّهِ حِرْصُهُ وَ طَالَ فِی الْعَمَلِ اجْتِهَادُهُ بِبَالِغٍ حَقِیقَهَ مَا اللَّهُ سُبْحَانَهُ أَهْلُهُ مِنَ الطَّاعَهِ لَهُ وَ لَکِنْ مِنْ وَاجِبِ حُقُوقِ اللَّهِ عَلَی عِبَادِهِ النَّصِیحَهُ بِمَبْلَغِ جُهْدِهِمْ وَ التَّعَاوُنُ عَلَی إِقَامَهِ الْحَقِّ بَیْنَهُم”
پس میتوان گفت:
اولا؛ همه و همه مسئولان و متولیان امر سیاست و دیانت، اقتصاد، بازرگانی و معیشت، آموزش و تربیت و فرهنگ و… نیازمند تذکر و یادآوری نسبت به مسئولیتهای خود هستند؛ و اگر این تذکر در قالب احزاب و یا نمایندگان مردم صورت نگیرد، نباید تعطیل شده و مردم را از چنین نصایحی بازداشت.
ثانیا؛ مسئولان “حکومتِ دینی” یا “دینِ حکومتی” تافته جدا بافتهای از مردم نیستند و تقوی و اخلاص و تهجد و سیر و سلوک عرفانی آنان، دلیلی بر شناخت امور کشورداری و برخورداری ذاتی آنان از حکمرانیِ مطلوب نیست.
ثالثا؛ پند و نصیحت و اندرز، و اهتمام جدی به آن، علاوه بر یک وظیفه اجتماعی، وظیفهای الهی است که مردم نسبت به حاکمیت خود بر دوش دارند.
رابعا؛ مردم علاوه بر تذکرات نصیحتگونه به حکام خود، باید نهایت تلاش خود را برای همکاری با حاکمیت در “بهبود سیاستها و روشها” بکار گیرند.
و خامسا؛ این نصیحت و اندرز، و البته همکاری مشترک (مردم و حاکمیت)، باید در مسیر برپایی و تحکیم “حق و عدالت” در جامعه صورت گیرد و نه سلایق، منویات و یا آرمانهای (دست یافتنی و یا دست نیافتنی) خود ساخته باشد.