به گزارش راه پایدار : کتاب درباره خوب بودن اثری از آلن دوباتن، نویسنده و فیلسوف سوئیسی است که دوره دکترای فلسفه در دانشگاه هاروارد را رها کرد تا کتابهای فلسفی قابل فهمی به زبان ساده بنویسد. در این کتاب دوباتن به سراغ موضوعی رفته است که احتمالا در طول روز حتی به آن فکر هم نمیکنیم و یا وقتی برای فکر کردن به آن نداریم. موضوع پیش پا افتادهای که اگر به اندازه کافی به آن توجه کنیم احتمالا کیفیت زندگیمان بالاتر خواهد رفت: خوب بودن.
آلن دوباتن را میتوان نویسنده موفقی دانست که کتابهایش طرفداران زیادی دارد و در ایران نیز بسیار معروف است و شمار زیادی از کتابهای او ترجمه و حتی به چاپهای بالا رسیده است. کتاب حاضر نیز از سری کتابهای مدرسه زندگی – The School of Life – است که خود دوباتن از جمله اعضای هیئت موسس آن است.
مدرسه زندگی هدف خود را «یافتن پاسخهایی برای پرسشهای اساسی زندگی» تعریف کرده است. پرسشهایی مانند اینکه: چگونه شغل رضایتبخشی پیدا کنیم؟ آیا اصلا میتوانیم از گذشتهمان سر دربیاوریم؟ چگونه روابط خوبی با دیگران برقرار کنیم؟ چگونه جهان را تغییر دهیم
درباره این موسسه و فلسفه وجودی آنها در پشت جلد کتاب چنین توضیحی آمده است.
کتاب درباره خوب بودن
طبیعتاً همه ما دوست داریم آدم خوبی باشیم. در آموزههای دینی و یا حتی خانوادگی ما تاکید بر خوب بودن همیشه وجود داشته است. اما همیشه خوب بودن ممکن است باعث شود دیگران فکر کنند ما آدم سادهای هستیم. یا شاید جرات درخواست حق خود را نداریم و یا هر چیز اشتباه دیگری که در برابر یک رفتار خوب قرار میگیرد. در دنیای امروز بیجهت خوب بودن ممکن است همیشه باعث علامت سوال شود. آلن دوباتن نیز در ابتدای کتاب خوب چنین توضیح میدهد:
اما این ذهنیت و این محافظهکاری در برابر یک فرد خوب و یا یک رفتار خوب از کجا نشأت گرفته است؟ ممکن است بدگمانی ما ناشی از شخصیت خودمان باشد اما بدون تردید جریانهای تاریخی نیز در این باره تاثیر دارند. از دیدگاه آلن دوباتن که طبیعتاً جوامع غربی را مورد مطالعه قرار داده است حداقل چهار جریان فرهنگی باعث پدید آمدن این بدگمانی شده است:
- میراث مسیحیت: خوب اما ضعیف
- میراث رومانتیسیسم: خوب اما ملالآور
- میراث سرمایهداری: خوب اما ورشکسته
- مثراث تن کامخواهی: خوب اما بیبخار
به عنوان مثال نویسنده در میراث سرمایهداری بررسی میکند که این فرهنگ خوی رقابتی بودن را در ما زنده میکند. جهانی که سرمایهداری بر آن حاکم است باید با قاطعیت عمل کند، مدام با سرعت پیش برود تا سهم بیشتری از بازار را در اختیار بگیرد و از خود نرمی نشان ندهد. در این جهان یک فرد خوب که مثلا بخواهد دستمزدها را بالا نگه دارد احتمالا به سرعت حذف خواهد شد.
بنابراین با توجه به این چهار میراث ما خودبهخود از «خوب بودن» فاصله میگیریم. خوشبختانه آلن دوباتن با این کتاب میخواهد به ما نشان دهد که هنوز میشود خوب بود. در واقع نویسنده امیدوار است و میخواهد به خواننده در جهت بهتر شدن کمک کند.
همانطور که اشاره شد، در بخش ابتدایی کتاب به این موضوع پراخته میشود که چرا ما از خوب بودن فاصله گرفتهایم. دو بخش بعدی به نامهای «مهربانی» و «دلنشینی» تلاش میکند روشها و ایدههای خوب بودن را به ما یاد بدهد که خود شامل فصلهای مختلفی است که عبارت است از:
مهربانی: بخشندگی – نقطهضعف قدرت – بازندهها و قهرمانان تراژیک – انگیزهها – رنجکشیدن و میانمایگی – مودب بودن.
دلنشینی: هدف از دوستی چیست؟ – مشکل محبت بیش از حد – چگونه بر شرم فائق آییم – چرا با محبت سر به سر گذاشتن خوب و لازم است – چگونه گرم باشیم – چرا اظهار علاقه کردن مهم است – چرا آدمهای مهربان همیشه دروغ میگویند – چگونه شنونده خوبی باشیم – چگونه ذهن بازی داشته باشیم – چگونه خستهکننده نباشیم – چگونه درباره خودمان سخن بگوییم – چگونه وراجی نکنیم – افسون آسیبپذیری – آزمون نهایی مهارتهای اجتماعی.